خب، دیگر برمیگردیم به صبح های جمعه طلایی جیحونی و کارونیمان، جایی که صبح وقتی آدم از فراز یک بالکن به همسایگانش سلام میدهد جوابش را با فاک یو! میدهند و طرف که از قضا حاضرجواب است و شاید هم آن فیلم که مشابه چنین صحنهای را دارد، دیده است، در پاسخ میگوید: فاک یو تو عزیزم! و ما این پایین توی حیاط به این حجم از خشم پیچیده در علاقه میخندیم، آن قدر میخندیم تا مثل فیلمهای دسیکا کمدی از شدت کمدی بودنش به تراژدی بدل شود. حقیقت تلخ این است که در این شهر همه ما قابلیت این را داریم جای هریک از این همسایهها باشیم و به رکیکترین شکل ممکن به هم ابراز ارادت کنیم! تلختر این که همه روزمرگی ما همین است! به طرز مشکوکی مدام داریم بیهوا و بیاختیار وسط فیلمهای دسیکا بازی میکنیم. لعنت به این حجم از نئورئالیسم کوفتی!
گم در مه...برچسب : نویسنده : foggylossa بازدید : 26