رایت اهل الحب سکرا.....

ساخت وبلاگ

مدت‌هاست آهنگی با تم اپرایی گوش می‌دهم که شعرش به زبان فرانسوی است و حواسم نبود به معنای شعر. فقط جمله اول را حفظ کرده بودم :Je crois entendre encore و ترجیع‌بندِ o' souvenir charment را.

باورت می‌شود امروز که متن را گذاشتم پیش چشمم و دانه به دانه ترجمه کردم عین دختری چهارده ساله از فرط شوق جیغ کشیدم؟

ببین آخر... دارد می‌گوید:

گمان می‌کنم هنوز و مدام صدایش را زیر آن درخت نخل می‌شنوم

می‌شنوم صدای او را لطیف و ژرف

شبیه آواز یک کبوتر...

آن مستی دیوانه‌وار

آن رویای شیرین...

انگار صدای آن آواز از گلوی من در می‌آید، قادر! هر شب روی پل سفید، وقتی همه رفته‌اند خانه‌شان، آن چنان از ته سینه و با همه تن که هر چه مرغ دریایی تا صدها کیلومتر آن طرف‌تر را سوی خود می‌کشم و آن‌قدر می‌خوانمش تا صدایم ببُرد یا خستگی از نا بیاندازدم....

گم در مه...
ما را در سایت گم در مه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : foggylossa بازدید : 25 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 21:26