....

ساخت وبلاگ

این صحنه را تصور کن که تو کمی آن سوتر از من ایستاده باشی در خل-وتی که من و تو هستیم در آن و غیر را به آن راهی نیست. من از خشم بجوشم و هر چه ف-حش باشد نثارت کنم و بخواهم در آن لحظه پاره پاره ات کنم و تو نزدیکم شوی تا این مجال را بیشتر فراهم کنی برایم و من از شدت خشم روی نوک پاهام بایستم تا چشم هام به چشم هات نزدیک تر شود و ف-حش هام را از نزدیک ترین فاصله به تو بدهم و تو در لحظه ی اوج فوران آتشفشانِ من با بو-س-ه ای سفت ل-ب هام را مال خودت کنی و دهانم را ببندی...

گم در مه...
ما را در سایت گم در مه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : foggylossa بازدید : 47 تاريخ : شنبه 11 شهريور 1402 ساعت: 15:41