گم در مه

متن مرتبط با «يمكن» در سایت گم در مه نوشته شده است

واني.. اكثر بشر.. يمكن.. ظلم نفسه...

  • چه‌قدر لهجه این دختر را دوست دارم! شیرین است این عربی عراقی‌اش و چه سوزی توی صداش است وقتی می‌گوید: اعرف الدنیا ماتسوی... و چه قدر قشنگ است که به جای انا می‌گوید: آنی. من عاشق این لهجه‌ام. اگر همان وقت‌ها که تازه ازدواج کرده بودم دختری می‌زاییدم حالا لابد توی قد و قواره و حدود او بود، بیست و اندی ساله مثلا. اما من هیچ وقت در تقدیرم دختری تصور نکردم. همیشه به پسر داشتن خیال می‌بافتم و خدا هم شوپن را به من داد. دلم می‌خواست در هیأت پسری دوباره به این دنیا بیایم و شوپن رویای مرا محقق کرد. شباهتش به من زیاد است، عین بچگی من کنجکاو و خجالتی به دوربین نگاه می‌کند و بلد است چه‌طور در سخت‌ترین شرایط خودش را با چیزی سرگرم نگه دارد. حالا دیگر نزدیک یک سالی می‌شود که با من نیست....دخترک نامش رحمه است. من بودم اسمش را می‌گذاشتم غاده یا سما.می‌گوید هیچ کس قدر خودم به من ظلم نکرده! انگار من‌ام اصلا. من از هر کسی که بالقوه و بالفعل به من ظلمی بتواند بکند یا کرده باشد بیشتر به خودم ظلم کرده‌ام. در طی سال‌ها و این یک دهه اخیر هرگز کسی این‌گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به گ‍...ا دادن خودم نشستم!ببین می‌گوید:اقهر بروحي بروحي بروحي عليمناعرف الدنيا الدنيا ماتسوىاتعلمت عادي عادي عاديتروح بلوه وتجي بلوهاني قوه اقنع بنفسي واقول الدنيا حلوهالعمر فتره وبعد يخلص ولو انه اشباقي هوهكلشي راح ورغم كلشي قلت عادي يلله فدوهواني اكثر بشر يمكن ظلم نفسه...می‌گوید و راست می‌گوید... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها